کسب مقام چهارمی جهان و قهرمانی پیاپی و بلامنازع در آسیا کافی بود تا ما این رشته را به عنوان یکی از رشته های ویژه ورزشی تلقی کنیم و با توجه به اقبال عمومی و ساز وکار اندک مورد نیازآن، اهمیت بیشتری برای این رشته قائل شویم.
اگرچه بعد از سال ها تلاش وتمرینات زیاد فوتسال ما همانند گذشته نتوانست با حضور افتخار آفرینش تغییری در ذهن ما و دیگران به وجود آورد و همه چیز چون گذشته به اموری تخصیص داده می شود که لاجرم نباید.
و...
...وجا برای فوتسال همچنان تنگ است حتی در دنیای فوتبال! وگرنه خاموشی موبایل علی کریمی و این همه اهمیت.
این که ادای جنتلمن ها در بیاوری وشبیه آدم حسابی ها نشان دهی کار بزرگی نکرده ای. باید شبیه جنتلمن ها وآدم حسابی ها رفتار کرد.
مواظب باش آقای رستم! مردم ما چشمان تیزبین و نگاه هوشمندانه ای دارند اگرچه فارسی را خوب صحبت می کنند وکراوات هم نمی زنند. آنان متوجه اطراف خویشند و البته اهل بخشش. اما...
اماجناب، لطفاً نترس! نیکبخبت را ازترکیب تیم حذف کن!
وقتی تعویض شد به زمین وزمان توهین کرد و اعتراضش را به بدترین شکل ممکن بیان کرد. دوربین دار و بی دوربین، خبرنگار و غیرخبرنگار همه و همه متوجه موضوع شدند. اما جناب سرمربی نه تنها برخوردی نمی کند بلکه به نوعی حضرت ایشان را محق دانسته و رفتارشان را طبیعی می داند.
آقای سرمربی باید به این نکته توجه کند که ترس ایشان از بازیکن به هر دلیلی هیچ ربطی به بقیه ندارد و او حق ندارد با موجه جلوه دادن آن به شعور تماشاگران و علاقمندان توهین کند.
خداداد اعجوبه فوتبال ایران در بین راه معطل موضوعاتی می شود که او را از رسیدن به خط پایان باز می دارد حاشیه های ویرانگر و کشنده ای که بیرحمانه او را زمین گیر می کنند و توان رسیدن به هدف را از او سلب می کنند. خداداد با توجه به هوش سرشار، توانایی فنی و صد البته به لطف گل طلایی اش به مارک بوسنیچ استرالیایی قایق بازیگری اش را به سلامت به مقصد رساند. اما مربیگری بحثی است خاص که با بازیگری فرق زیادی دارد. او باید بداند که به یازده سرباز نیازمند است. سربازانی جسور، بی باک و البته سیر.
اگرچه سربازان خداداد دقایقی از بازی را زیبا و جسور بازی کردند وتحسین همگان را برانگیختند اما بعضی از آنان بیشتر شبیه بازیکنان پایتخت نشین بودند تا سربازان جسور خداداد...
مقـدمه بی ربط اول: آورده اند که مردی یهودی به ناحق شکایت به قاضی برد که علی امام مسلمین زره از وی ربود. قاضی به نفع وی داوری کرد و علی تسلیم شد وحرفی به میان نیاورد .
مقدمه بی ربط دوم: سال ها پیش در چنین ایامی مردی به نام فرهاد خان کاظمی با تیمش از قضا برابر همین تیم پیروزی قرار می گیرد و اتفاقاً داور به ضرر تیمش سوتی جبران ناپذیر می زند و تیمش را بازنده می کند به رسم جوانمردی و مسلمانی و با تکیه بر نام مولا علی به تیم مقابل وطرفدارانش تبریک جانانه ای می گوید.
*****
آقای هدایتی آنچه تو را از دیگران متمایز می کند ادعای تو مبنی بر مسلمان بودنت می باشد نه چیز دیگری وگرنه چه بسا افراد برخورداری که کارهای زیادی انجام داده اند که امروزه نامی از آنها در میان نیست. حال که به مدد پول ثروت وشانس و البته لطف خداوند توفیقی پر طمطراق نصیبت گردید چنان رفتار کن که ادعا می کنی. بدان که مسلمان رای را می پذیرد حتی اگر به نفع وی نباشد. پس آقای هدایتی! خاموش شو و به مولا اقتدا کن و به خاطر آنچه که به داور گفتی عذر خواهی کن تا بزرگی یابی وگرنه شاید....